دلم گرفته از این روزگار...می فهمی؟/ازین زمانه ی بی اعتبار...می فهمی؟ چقدر کهنه شد این فصل های بی معنی/ببین تو چیزی ازین نوبهار می فهمی؟ خدا به داد دل ماغریبه ها برسد/تو هم که مثل خودم زارزار می فهمی!
بیشتر بخوانید »قوم بنی بند ناف – شعری در مورد آل سعود
حاجی بیا به گرد خم می طواف که/دور حجر گذشت بیا باده صاف کن گر می روی و پند مرا باد می دهی/این اُشتُلم به «قوم بنی بند ناف »کن: شارب تراشِ ریش درازِ درشت خوی/ای کلّه صاف کرده برو سینه صاف کن
بیشتر بخوانید »آب در کوزه – اشعاری در نقد معماری
حالم امشب چقدَر مطلوب است/از کجا آمده باشم خوب است؟ امشب از دشت بهشت آمده ام/من که ازخانه ی خشت آمده ام یادتان هست؟..چه دورانی بود!/چه بهاران وچه بارانی بود...!
بیشتر بخوانید »شعر سلام
جای آنی که تلاطــــــــم بکنیم می شود باز تفاهــــــــم بکنیم کوچه ها را همه جارو بکشـیم آی همسایه! بیا «هو»بکشیم همه در خانه ی هم جـــا دارند بچه ها «لِی لِیِ» خود را دارند عصــــر، فالی بزنم می آیی؟ …
بیشتر بخوانید »سوره ی نور – شعری درباره حضرت زهرا (س)
ای نام تو نوبـــــــــــــهارِ آغاز/بی نام تو لاله کی شود باز؟ ای حُسن تو مَطلع شقایق/دیباچه ی اولین دقایق ای بخت سپید صبحگاهی/دوشیزه ی عصمتِ الهی ای زهره جبینِ مطلع البدر/گیسوی هزار لیلـة القدر
بیشتر بخوانید »شعر برای آشتی
نمی خواهم دلم ازسنگ باشد اگرچه مثل غنچه تنگ باشد اگر دلها اسیر عشق بودند چرا باید همیشه جنگ باشد بمیرم من برای غربت دل که باید شاهد نیرنگ باشد به امید زمانی که محبت چراغ لاله ی فرهنگ باشد: بیاچیزی در این صحرا بکاریم اگرچه بذر آلاشنگ باشد غزل، …
بیشتر بخوانید »گزارش (زندگی در عیش مردن در خوشی)
مطلبی که در پیش دارید بخشی از یادداشت دکتر صادق طباطبایی در ابتدای کتاب (زندگی در عیش مردن در خوشی) اثر نیل پستمن میباشد. اگرچه نزدیک به 15 سال از انتشار این کتاب می گذرد اما با توجه به اهمیت و محتوای عمیق مطالب آن و گسترش روزافزون شبکه های …
بیشتر بخوانید »شعر قوطی ابله سازی ( نقد تلویزیون )
نقد تلویزیون قوطی ابله سازی تعبیری ست که « نیل پستمن » در خصوص تلویزیون به کار برده و زبان زد شده است. *********************************************** گرچه دنیادل سنگی دارد زندگی حال قشنگی دارد اگر این شیشه ی جادو برود و اگراین «من وتو» :« ما »بشود غولِ این شیشه قفس خواهدشد …
بیشتر بخوانید »اولین مثنوی معنوی
اولین مثنوی معنوی دردما این است ای دردآشنا… (لطفا این مثنوی را با تامل وشکیبایی بیشتری مطالعه بفرمایید) *رهزنان در اصفهان درتاختند جوی خون درزنده رود انداختند آتشی در کوی و در برزن زدند مردمان را دمبهدم گردن زدند هم در این آشفته بازاران تیز خانهدزدان سر برآوردند نیز یعنی …
بیشتر بخوانید »جهان پس از ظهور
جنس جهان درعصرظهور: آيا «دنيا» تمام مي شود؟ پيش از آن که به پرسش ياد شده بپردازيم بايد ببينيم اصلامعني ومقصود از دنيا چيست و ماهيت آن چگونه است : دنيا درلغت به معني پَستگاه ، يا پا يين ترين جايگاه است ودر اصطلاح نيز به همين عالم طبيعيِ عنصري …
بیشتر بخوانید »دانلود سخنرانی های دهه ی فاطمیه 1394
جلسه اول: علائم ظهور امام زمان و نشانه های فرج امت اسلامی جلسه دوم: وظایف و سبک زندگی منتظران ظهور امام زمان علیه السلام جلسه سوم: همسران مهدوی و راه های افزایش رزق و روزی جلسه چهارم: مقام عالی منتظران واقعی ظهور امام زمان علیه السلام
بیشتر بخوانید »شعر هدیه ( گل های همدلی )
هديه به آنان که قلبشان راهديه مي کنند ياآب ميدهيم.. ياآب مي شود… اي چشم تو ستاره ي اقبال زندگي فالي بزن به نام خدا- فال زندگي قلب مرا به رسم هَديّه قبول کن شکرانه را که مي تپد اقبال زندگي در قيد آشيانه کجا ساختن نباش سبْکِ پرنده هاي …
بیشتر بخوانید »شعر در پرده نهان تاکی ؟
هر ديده که ديدم من حيران تو بود، آري: وقت است که مردم را باز آيي و نازاري هر جا که سفر کردم، بر کعبه نظر کردم ديدم همه سرگردان، بي هيچ ميانْ داري مُهرِ تو و خاجِ تو، تخت تو و تاجِ تو مي بويد و مي مويد، نصراني …
بیشتر بخوانید »شعر کلام پَر …
دلي شکسته وروحي عميق…ميفهمي؟ سفينه اي تهِ دريا غريق..ميفهمي؟ من ودل وقفسِ واژه هاي بغض آلود کليدواژه ندارم،«شهيق» [1] ميفهمي؟ کلام،پَر!.. دلِ شاعر،پَر!..آه، آينه ،پَر! جواني ام همه پر!…پر!…رفيق!ميفهمي؟ مني که سنگ صبور تو بوده ام همه عمر کنون زسنگ مزارم«عقيق»ميفهمي؟! زمان وصل، غنيمت شمر که روز فراق حساب ثانيه …
بیشتر بخوانید »شعر چرا چقدر …
من شاعر زمانه ي بي همزباني ام بيهوده هي به کام غزل مي کشاني ام اينجا کسي به زمزم من لب نمي زند تاکي در اين سراب عطش مي دواني ام بس کن چقدر زخمه براين ساز مي زني داري نمک به زخم جگر مي فشاني ام پاييز ،فصل خاطره …
بیشتر بخوانید »بشارت های پیش رو …
بسم الله *يکي ازمهمترين وحياتبخش ترين ويژگيهاي مذهب ما،نگاه بشارت انگيزواميدبخش داشتن به جهان وکارجهان است. *بامراجعه به روايات متوجه ميشويم که عصرحاضر،عصرموعود ودوران فرج خواهدبود.و هم براساس روايات(اسلامي ): *ايران کانون فرج است که به منزله ي يک بال براي ظهورموعود مي باشد *بال دوم ،ظهور«يمن»است که دقيقا بعداز …
بیشتر بخوانید »شعر سفر آه
سفر آه شب زلفت سحر نمي خواهد لب شيرين شکر نمي خواهد دل عاشق کبوتري دارد قاصدک نامه بر نمي خواهد سفر آه روي آيينه به خدا بال و پر نمي خواهد شب و تنهايي و پريشاني دل ما همسفر نمي خواهد برو هان! اي حکيم، کاين افسون قيل و …
بیشتر بخوانید »شعر آه بانو – درباره جایگاه زن
مجموعه ي « آه بانو ! » به اميد روز «زن» ! تقديم به کدبانوهاي هنوز
بیشتر بخوانید »شعر عصر بد ( نقد مدرنیته )
عصر من عصرِ دَدی شد دیگر/دنیا جای بدی شد دیگر چه کسی هست که راضی باشد؟/یا نه در حسرت ماضی باشد؟ دیده، دروازه ی کثرت شده است/زندگی مایه ی حسرت شده است
بیشتر بخوانید »شعر اذان مشرق
ای دل ،ای شرقی ترین میعادها/سرزمین بهترین رخدادها امشبی خون جوش تر می خواهمت/ای نفس! چاووش تر می خواهمت چشم من! امروز بارانی بیا/شعر من! برگرد، طوفانی بیا
بیشتر بخوانید »