شنیده ام که زدیدار ما حذر داری/ببینمت!... نکند با کسی نظر داری؟ خبرنداری از افتادگان گیسویت/ولی ببین چه سخنها که پشت سرداری! هزار کاسه به ناز تو خونجگر شده اند/چه دست و پنجه ء گرمی تو در هنر داری
بیشتر بخوانید »شعر رهایم مکن
دراین قرن فولاد ـ آخر ببین روح بیژن که درگور سرد معادن دارد تلف می شود (دارد تلف می شود!..)
بیشتر بخوانید »اشعار دوبیتی و رباعی
توآتش میزنی برجان مستم/نمیدانی که من آتش پرستم ندارم مشکل ازمشکل تراشی/تو بت میسازی ومن می پرستم
بیشتر بخوانید »روضه یوسف (شعری درمورد عید فطر و بهار)
روضه یوسف (شعری درمورد عید فطر و بهار) این شعر درباره عید فطر و بهار است.
بیشتر بخوانید »شعری در مدیحه امام حسن مجتبی ع
حسن رو، حسن خو، حسن خلقت است/همه حُسن عالم از آن طلعت است ببین گردش ماه در ساغرش/جهان روشن از دیده ی مادرش تبارک تبارک به قدّ حسن/مبارک مبارک به جدّ حسن
بیشتر بخوانید »شعر تنور واقعه
دیگر غرور فاصله ها کم نمی شود/دیوار هم که قاعدتاً خم نمی شود میدانم این بخار نفسهای سردسیر/بر زخم های پنجره مرهم نمی شود دیگر بهار هم که ببارد در این کویر/بر سنگ های یخ زده شبنم نمی شود
بیشتر بخوانید »عشق است ( غزل عاشقانه )
عشق است و عشق، صحبت تقوی نمی کند/آتش، حریر و مخمل و دیبا نمیکند هر دم هزار کُشته طلب می کند زخلق/مژگان،بلی، ولی دلت امضا نمی کند محراب ابرویت نگران شد که چشم شوخ/مست است و احترام مصلّا نمی کند
بیشتر بخوانید »شعر مِهر سر به مُهر
آتش گرفته پیرهنم ـ یاعلی مدد/می سوزد آی آی تنم ـ یاعلی مدد بگذار تابسوزم وزین مِهرِ سر به مُهر/جز بر درِ تو دم نزنم ـ یاعلی مدد...
بیشتر بخوانید »شعر هله! جام جهان دارم
نه دل در خاک می پیچم نه پر در آسمان دارم/خدا را با که گویم من: نه این دارم نه آن دارم نه ساقی می برد هوشم نه مطرب می زند جوشم/نه رویی در گریبان و نه در گلشن فغان دارم برو ای ساروان کآخر در این صحرای بی آخر/منِ وحشی سرِ اُلفت نه با چابک رُوان دارم
بیشتر بخوانید »رجعت آیینه ها ( شعری برای شهید محمد مهدی روحانی )
بی تو با دنیای تنهایی خوشم/با امید اینکه می آیی خوشم ای شهید فجر، ای پیک حضور/باز خواهی گشت در عصر ظهور در زمان رجعت آیینه ها/یادمان کن، ای سفیر سینه ها
بیشتر بخوانید »شعر بت سنگی
ها !ها! بُتِ سنگی ،بتِ آیینه ندیده!/هی!هی!چه خبر داری ازین داغ کشیده؟ عمری جگرم سوخت به دادم نرسیدی/حالا به کجا ی جگرت داغ رسیده؟
بیشتر بخوانید »شعر چه کنم فرق می کند !
من ساده ام، کمی سخنم فرق می کند/اهل صـــــــداقتم، وطنم فرق می کند قصد جسارتی به قبای شما نبود/شرمنده ام که پیرهنم فرق می کند من خم شدم که عرض ارادت کنم ولی/فرهنگ چشم ها - چه کنم- فرق می کند!
بیشتر بخوانید »قصیدهی عیّوق ( مناجات با امام زمان )
اهل غزل به بلبل وگل خو گرفته اند/من لاله زارِ دشتِ به خون گشته خوگرم چون لاله عیش من همه نذر شهادت است/کز آب، خون بسازم و بر تَرک سر برم هردم عقیق عهد تو را بوسه می زنم/جامی دگر نمی طلبد طبع کوثرم
بیشتر بخوانید »نامه ای به دوستان امام مهدی
دوستان عزیز! بدانید که امت امام مهدی ازآسمان نمی آیند! دولت ومجلس نمی توانند کاری کنند! حضرات عرفا هم کاری برای مانمی کنند! امام مال مردم است وجز شما مردم ...
بیشتر بخوانید »صبح انسان ( اشعاری به مناسبت نیمه شعبان )
عصربد گرچه بَتَر خواهد شد/این سیه نامه، سحر خواهد شد گرچه بد گفته و بد می بینم/من به پایان بشر خوش بینم هرشبی صبح امیدی دارد/"عصربد" نیز نویدی دارد
بیشتر بخوانید »اگر که صبوری کنیم … ( شعری در مورد صبر )
گاهی جواب بنده ی خود دیر میدهد/بخت جوان به غوزِ کج پیر میدهد گاهی بدون هیچ دلیل مشخصی/دایم به بندگان خودش گیر میدهد یک عده را به حسرت یک لقمه نان اسیر/یک عده را شکم به شکم سیر میدهد
بیشتر بخوانید »شعر ببار دختر دریا
چرا بسان رسولان خسته میمانی؟/و سوره ای که برای زمان نمی خوانی! زمین تشنة صحرا تو را صدا زده است/بیا به گوش زمستان بگو که بارانی شب و سکوت کویر و طنین خواهش باد/ببار دختر دریا، که روح طوفانی
بیشتر بخوانید »دریاییِ تک سوار ( شعری در مدح حضرت عباس )
ای سید تاجــــدار، عباس/سرسلسله ی بهار،عباس آیینه ی"عرشُــهُ علیَ الماء":/دریاییِ تک سوار(!)، عباس ابروی تو بهترین قـــراءت/ازمکتب ذوالفقـــار، عباس
بیشتر بخوانید »شعری در مدح امام حسین ع از محسن عرب خالقی
گرچه ازعشق فقط لطمه زدن رابلدیم/گرچه چندی است که بی روح تراز هرجسدیم گر چه در خوب ترین حالت مان نیز بدیم/جز در خانه ی ارباب دری را نزدیم روزگاری است که مارعیت این خانه شدیم/سجده شکربرآریم که دیوانه شدیم
بیشتر بخوانید »اصفهان به! ( شعری در وصف اصفهان )
کنار زنده رود از هر کران به/هم از دریاچه ی مازندران به اگر چه اصفهان نصف جهان است/ولیکن از جهانی اصفهان به همه نقش جهان زیباست اما/زِ هر نقش جهان «نقش جهان» به
بیشتر بخوانید »