شعر ای دل مجنون

در مأذنه ی شهر، امید قبسی نیست

گر هست برای منِ سرگشته بسی نیست

 

بیهوده در آفاق مگرد ای دل مجنون

جز داغ دل از محمل لیلی قبسی نیست

 

زنگوله ی ناقوس مجنبان که در این شهر

هرسینه صلیب است و مسیحا نفسی نیست

 

از ناکسی دهر، همین بس که زیاد است

در وقت خوشی یار و سپس کس به کسی نیست

 

تا باده ی عشق تو به پیمان بلا گشت

«دلگشته» در این دام، بسی هست و بسی نیست

 

این شور که در معرکه ی عارف شهر است

طوفان که شد آگاه شوی بی هوسی نیست

 

هرجا سخن عشق تو شد رفتم و دیدم

حرف است فراوان و در آن خانه کسی نیست

 

در مدرسه و خانقه و دیر و کلیسا

جز مرغ دلی چند میان قفسی نیست

 

فهمیدم از این همدلیِ شانه و زلفت

جز خاطرِ سرگشته تو را دسترسی نیست

 

بر کعبه نظر کردم و دیدم به درستی

غیر از دل بشکسته تو را آدرسی نیست!

 

خامُش لب سیراب تو بوسیدم و گفتم:

باری به حقیقت خبری تا نرسی نیست

 

دکان شکر، پیش لبش بشکن و بنیوش:

در عرصه ی سیمرغ مجال مگسی نیست

 

1386/مهدی مشکات

درباره‌ی مهدی مشکات بیاتی

مهدی مشکات بیاتی یکی از پژوهشگران فعال در زمینه ی مهدویت و آخرالزمان می باشد. عمده ی تلاش های علمی او پیرامون موضوع تمدن مهدوی یا تمدن اسلامی صورت گرفته است. ایشان علاوه بر فعالیت های پژوهشی دارای طبع شعر نیز هستند. اشعار ایشان موضوعات مختلفی از قبیل مهدویت و سبک زندگی را دربر می گیرد. (کلیه مطالب این سایت توسط مدیر بارگذاری می شود.)

همچنین ببینید

دعای فرج

دعای فرج از شب یلدا تا چهل شب هنگام سحر

دعای فرج و انتظار انتظار برای امام ظهور امام زمان، به معنی نشستن نیست. همچنین …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *