شعر مِهر سر به مُهر

یک عمر سر به دشت غم آخر گذاشتیم

تاروی دامن تو کمی سرگذاشــــــتیم

 فرهادِمن! بیا که ببینند عاقـــلان

پا ازکدام قله فـــــــــــراتر گذاشتیم

**

می دانم اعتبار مرا عشق می برد

آرام واقتدار مرا عشق می برد

دیگربرای من سخن از عاقبت مگو

دنیا وآخرت..همه را عشق می برد

**

عشق است وآبرو ودل ودین وهرچه هست

عشق است ومی برد همه را پست،پست،پست*

عشق است وجنس توبه که جنسی شکستنی ست

هربار توبه کردم وهربار هم شکست

**

عشق است وعشق، صحبت تقوی نمی کند

آتش  کتان  و مخمل و دیبا نمی کند

 محراب ابرویت نگران شد که چشم شوخ

مست است واحترام مصلّا نمی کند

**

گفتی به پای عشق ،بسوزیم ـ سوختیم

ازغیر عشق ،دیده بدوزیم ـ دوختیم

حالا “نگاه کن!” :چقدَر مفلسیم ما:

“دنیا وآخرت به نگاهی فروختیم”!

**

آن صید دست وپازده درخون دل منم

یک عمر دست وپازده ام باز می زنم

باورنمی کنی تو ولی شعله می کشد

عشق از سرم، دلم، جگرم، سینه ام، تنم

**

آتش گرفته پیرهنم ـ یاعلی مدد

می سوزد آی آی تنم ـ یاعلی مدد

بگذار تابسوزم وزین مِهرِ سر به مُهر

جز بر درِ تو دم نزنم ـ یاعلی مدد…


*پست پست :آهسته آهسته ـ خرد خرد

درباره‌ی مهدی مشکات بیاتی

مهدی مشکات بیاتی یکی از پژوهشگران فعال در زمینه ی مهدویت و آخرالزمان می باشد. عمده ی تلاش های علمی او پیرامون موضوع تمدن مهدوی یا تمدن اسلامی صورت گرفته است. ایشان علاوه بر فعالیت های پژوهشی دارای طبع شعر نیز هستند. اشعار ایشان موضوعات مختلفی از قبیل مهدویت و سبک زندگی را دربر می گیرد. (کلیه مطالب این سایت توسط مدیر بارگذاری می شود.)

همچنین ببینید

دعای فرج

دعای فرج از شب یلدا تا چهل شب هنگام سحر

دعای فرج و انتظار انتظار برای امام ظهور امام زمان، به معنی نشستن نیست. همچنین …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *